امير حسينامير حسين، تا این لحظه: 13 سال و 3 ماه و 17 روز سن داره

پسر خوشكل و مو طلايي من

دهمين روز

  سلام عزیزم. طبق رسمی که از قدیم بود زنی که زایمان میکنه تا ده روز خونه مادرش میمونه و روز دهم به همراه نوزاد غسل انجام میده ....   برای تو هم همین اتفاق افتادکه بعدش خانواده من و خانواده مامانت ناهار خونه مادر جون شهین مهمونی گرفتیم .طول این ده روز مامان جون شهین و مامان جون تبرک حسابی مشغول و درگیر بودن .دائما حواسشون به تو و رسیدگی به کارهای مادرت بودن. واقعا خیلی خسته شدن .شبها مشکلات دو برابر بود گاهی تا نیمه های شب یا بعد اون برای خوابوندنت بیدار بودن منم که یک شب بودم واقعا شرمندشون میشدم روزهای سختی بود ولی عشق به تو و مواظبت از تو به همه انرژی میداد.روزهای خوبی بود همه خوشحال بودیم این مدت به خاطره یر...
4 بهمن 1390

خدا مارو خیلی دوست داره

سلام.تمام عمر به این فکر کردم چرا خدا منو آفریده و فرصتی برای زندگی در اختیارم گذاشته که بهترین بهره رو از زندگیم ببرم .زندگیم از زمانی شروع شده که پیمان وفاداری رو با مامانت بستم و بهش قول دادم که تکیه گاه محکمی برای تحقق آرزوهایش باشم و تا میتوانم خوشبختش کنم.و حالا مامانت این احساس نسبی رو با من تجربه میکنه و من خوشحالم و به خودم میبالم ....     در مقابل مهربانیش ، صبوریش ، تمامی حرفهای زیباش تنها قلب عاشقم میتونه تعادل ترازوی زندگیمون رو حفظ کنه.خیلی از اعتقاداتم رو که برایم در حد شبهه بود الان تبدیل به ایمان  شده و این در کنار عزیز ترین انسان زندگیم صورت گرفت.و جمله زیبا همیشه زمز...
30 دی 1390